
سلام دوستای گلم...
طبق چیزی که گفتم این داستان رو در هفته دوبار اپ میکنم تا زودتر تموم بشه ...
بفرماید ادامه ...
ادامه مطلب ...
سلام دوستای گلم...
این حرفهای که میخوام بزنم نه برای لوس کردن خودمه...نه اینکه نازمو بکشید نه.... این تصیمیه که چند وقته گرفتم...
یکم فقط برای چند هفته یا چند ماه دیگه داستانامو تحمل کنید بعدش دیگه راحت میشید ... راستش دیگه خسته شدم...دیگه نمیخوام بنویسم...یعنی مینویسم ولی از اپ کردن خسته شدم.... شاید بنویسم فقط برای چند نفری که همیشه خواستار خوندن داستانمن ایمیل کنم... یعنی فقط برای چند نفر ...به تعدا انگشت دست هم نمیرسه ولی همون هم بسه...از وقتی که یادم میاد و فیک وداستان نوشتم خواننده زیاد نداشتم...پس بخاطر کم کامنتی یا استقبال نشدن از داستانم این حرفارو نمیزنم...دیگه خیلی خسته شدم... شاید برای همیشه گذاشتمش کنار.... به هر حال میخواستم بگم فقط یکم تحمل کنید بعدش من میرم...ممنون از لطفتون که تا حالا تحملم کردید و همراهم بودید. ...
حالا بفرماید ادامه...

سلام دوستای گلم...
قبل از هر چیز باید بگم داستان دوستت دارم نوشتنش تموم شد... به درخواست بچه ها هفته ای دو قسمت میزارمش که زودی تموم بشه... اما خوب نمیدونم جاش داستان جدید مینویسم یا نه....هم وقت کم دارم و مشغله زیاد هم باید یه ایده خوب پیدا کنم...پس هنوز مشخص نیست...
حالا فرماید ادامه برای خوندن این قسمت ....

سلامی دوباره...
خوب این یه تک شاتیه که خیلی وقته به یکی از دوستای خوشملم قولشو داده بودم... شرمنده ازش که دیر شد.... همینطور که از پوسترش مشخصه یه تک شاتی از کیوهائه... امیدوارم خوشتون بیاد...
راستی باید بگم این تک شاتی اصلا واقعی نیست...یعنی اصلا اتفاق نیافتاده و کاملا تخیلیه.... از ذهن من تراوش شده... اصلا همچین اتفاقی نیفتاده.... پس نگید اااا همچینی چیزی نبود...یا سوجو اینجوری نکرد یا اینجوری کرد.... کاملا کاملا تخیلیه....
حالا بفرماید ادامه برای خوندنش ..