-
طلسم عشق 33
سهشنبه 7 اردیبهشت 1395 19:30
سلام دوستای گلم بفرماید ادامه برای خوندنش طلسم سی و سوم زمستان 28 ژانویه 2013 صدای بلبلان و چکاوکان با همراهی صدای بی تابی رودخانه پرابی موسیقی گوش نوازی به راه انداخته بودند ، درختان که لباس سبز همراه شکوفه های رنگی به تن کرده بودند و گلهای رنگارنگ زیر پایشان طنازی میکردنند تابلوی زیبای ساخته بود چشم نوازش میکرد، عطر...
-
دو حلقه ,
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 19:30
سلام دوستای گلم میدونم امشب نوبت اپ داستان افسون نگاهت بود..ولی نویسنده ش هنو ز قسمت جدید رو بهم نداد منم برای خالی نبودن پست با یه تک شاتی اومدم... یه تک شاتی که خودم نوشته بودم... ما چند وقت پیشه .. بفرماید ادامه برای خوندنش.... دیگه شرمنده تقصیر من نیست دوحلقه عینک را از روی چشمش برداشت با دو انگشت چشمانش را مالید...
-
تنها گل زندگیم 30
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 19:30
سلام دوستای عزیز بفرماید ادامه... گل سی ام مرد سیاه پوش شیوون بیهوش با دستی زیر سرش و دست دیگر زیر پاهایش از روی ویلچر بلندش کرد به بغل گرفت با قدمهای بلند سریع به طرف در مغازه رفت ،به همراه همکارش از مغازه خارج به طرف ون مشکی که منتظرشان بودنند رفتند، شیوون را سوارش کردنند ون با سرعت حرکت کرد دور شدن. همین زمان ماشین...
-
از جایی که امید رشد کرد - 17
شنبه 4 اردیبهشت 1395 21:00
-
طلسم عشق 32
شنبه 4 اردیبهشت 1395 19:30
سلام دوستای گلم بفرماید ادامه طلسم سی و دوم کانگین به همراه یسونگ به داخل دوید با چهره ای به شدت رنگ پریده و وحشت زده نگاهش به شیوون بود به کنار تخت ایستادند. ژومی هم با فریاد کانگین یهو از جا پرید با رها کردن دست شیوون با وحشت قدمی به عقب برداشت . کانگین که کنار تخت ایستاده بود با دستی لرزان به صورت و سینه شیوون دست...
-
معجزه عشق 47
جمعه 3 اردیبهشت 1395 19:30
سلام دوستای گلم... خوب فکر کنم این قسمت براتون جالب باشه...بیچاره کیو ... بفرماید ادامه... بوسه چهل و هفتم ((بابایی منه)) شیندونگ از وحشت چشمانش گشاد شد تا خواست بجنبد دست دراز کرد خواست پسرک را بگیرد پسرک با گفتن : بابایی...بابایی جونی...دوان وارد اتاق شد به طرف شیوون رفت بی نفس کنار شیوون که به پهلو ارام در خواب بود...
-
,سوجو
پنجشنبه 2 اردیبهشت 1395 19:40
سلام دوستان .. یکی از بچه ها درخواست کرده بود که از بقیه اعضا هم حقایق بذارم... منم امشب از شیوون نذاشتم..البته من از اول گفتم فقط میخوام شیوون بذارم... ولی خوب یکی خواسته بود نخواستم ناراحتش کنم..چون همتونو دوست دارم... بفرماید ادامه برای خوندن این قسمت حقایق ... این هفته به خواسته یکی از بچه ها حقایقی از افراد سوجو...
-
من که فراموشش نکردم 21
پنجشنبه 2 اردیبهشت 1395 19:30
سلام دوستای عزیزم.... بفرماید ادامه برای خوندن این قسمت .... پارت بیست و یکم (خوابگاه سوجو) همه اعضا میخکوب شده به تلوزیون نگاه میکردنند چشمانشان گشاد وتمام تنشان چشم شده روی مبل نشسته نگاهشان به صحنه تلوزیون بود که شیوون روی ویلچر نشسته و کیو هلش میداد میان جمعیت خبرنگارهای بودن که جلوی دربیمازستان تجمع کرده بودن...
-
طلسم عشق 31
چهارشنبه 1 اردیبهشت 1395 19:30
سلام دوستای گلم... خوب این قسمت یکی از گره ها براتون باز میشه.... راستی بچه ها کسی داستانی چیزی نداره؟...یعنی نمیتونید یه داستان بنویسید؟>. باور کنید کاری نداره ...شما بنوسید باور کنید خیلی خوب میشه...یا هر کی از دوستانتون داره میتونید ازش بگیرد به اسم همون دوستون براتون میزارم... یعنی واقعا داستان کم اوردم و یه...
-
از جایی که امید رشد کرد - 16
سهشنبه 31 فروردین 1395 20:00
-
طلسم عشق 30
سهشنبه 31 فروردین 1395 19:30
سلام دوستای گلم... بفرماید ادامه برای خوندن این قسمت ... طلسم سی ام زمستان 20 ژانویه 2013 شیوون با قدم گذاشتن به بیرون از در ورودی رو به لیتوک کرد با لبخند ملیحی گفت: من خودم باهاشون قرار گذاشتم ...میخواستن برای بستن قرارداد بیان شرکت ...ولی من گفتم باید خودم برم کارخونه روببینم ...باید ببینم محصولات چطوری تهیه و...
-
افسون نگاهت 11
دوشنبه 30 فروردین 1395 19:30
سلام دوستای گلم... به خدا تقصیر من نیست...این قسمت همینقدر کمه... نویسنده ش همین قدر بهم داده...پارتش کوتاست ...من کاریش نکردم... بفرماید ادامه ... اگه دست خودش بود ترجیح میدادتمام یازده طبقه روازپله ها پایین بیاد تا با این ادم تویه همچین فضای تنگی تنها باشه باقیافه ی جدی به روبه روش نگاه میکردو سعی کرد بهش توجه ای...
-
باور کن عاشقتم _ دانلود !!!
یکشنبه 29 فروردین 1395 22:07
بعد از ده هزار سال اینو برای دان گذاشتممممم .... یه عذرخواهی بزرگ از فهیمه جونممممم بخاطر تاخیر :)) bavar kon asheqetam pass : bavar
-
تنها گل زندگیم 29
یکشنبه 29 فروردین 1395 19:30
سلام دوستای گلم.... برای اینکه بفهمید شیوون کجاست باید یه قسمت دیگه صبر کنید..... بفرماید ادامه برای خوندن این قسمت .... گل بیست و نهم (( 63 روز بازگشت به خانه)) شیوون چشمانش را آرام باز کرد دیدش تار و نامفهموم بود از لای مژه های بلند پرپشتش پنجره اتاقش را میدید که یعنی روی تخت دراز کشیده بود ،خواست موقعیت خود را...
-
طلسم عشق 29
شنبه 28 فروردین 1395 19:30
سلام دوستای گلم... خوب بعضی از رازهای این داستان برملا میشه تو این قسمت .... بفرماید ادامه.... طلسم بیست و نهم کیو در را باز کرد وارد شد دراستانه در ایستاد با چشمانی باز نگاه کرد. شیوون با چشمانی گرد شده صورتی رنگ پریده خیره به مرد جوانی که جلویش روی مبل نشسته بود، انقدر شوکه بود که اصلا متوجه ورود نشد . ولی مرد متوجه...
-
معجزه عشق 46
جمعه 27 فروردین 1395 19:30
سلام دوستای گلم.... خوب این قسمت یکم اتفاقی که منتظرش بودین افتاد... دیگه خیالتون راحت میشه.... بو//سه چهل و ششم (( منم دوستت دارم هیونگ)) ( 20 فوریه 2012) (( روز سیزدهم بعد ازآزادی ) شیوون نیم خیز شده نشسته بود چند بالش پشتش گذاشته شده بود تا راحتتر بنشیند ،تنش کاملا لخت بود فقط شورتی به پا داشت با چشمانی خمار و...
-
حقایقی از شیوون 18
پنجشنبه 26 فروردین 1395 19:40
اینم از حقایق امشب ... بفرماید ادامه ... همه چیز در مورد چویی شیوون ++ این قسمت در مورد یه سری دیگه اسیب های که شیوون دیده... نمیدونم از این ها هم خبر دارید یا نه ؟ :( ++ 21 می 2012 ++ سوجو برای سوپر شو رفته بودن توکیو... کمر شیوون اسیب دیده بود... مشخص نشد برای چی... فقط فن ها دیدن کمرش اسیب دیده ست... + رزو اول...
-
من که فراموشش نکردم 20
پنجشنبه 26 فروردین 1395 19:30
سلام دوستای گلم... بفرماید ادامه برای خوندن این قسمت .... پارت بیستم (بیمارستان ) نگاه خیس و لرزان کیو ارام از سرم گرفته شده پایین امد به صورت بیرنگ شیوون که زیر چشمانش بسته اش گود افتاد لبان صورتی رنگش بیرنگ شده بود لکه کمرنگی از خون خشک شده گوشه لبش نمایان بود قلب کیو فشرده از گریه بیصدا لب زیرنش بیشتر لرزید، دست...
-
طلسم عشق 28
چهارشنبه 25 فروردین 1395 19:30
سلام دوستای گلم .. بفرماید ادامه برای خوندن این قسمت ... طلسم بیست و هشتم زمستان 16 ژانویه 2013 شیوون اخم الود با دقت خیره به روزنامه بود با بستنش گذاشت روی میز نگاهش به ژومی شد گفت: خوب این هم حل شد ...کیو کنار میز ایستاده بود تبسمی به لبش نشست گفت: بله قربان... شیوون سرش را چندبار تکان داد گفت: خوب بازتابش توی جامعه...
-
طلسم عشق 27
سهشنبه 24 فروردین 1395 19:30
سلام دوستای مهربونم بفرماید ادامه برای خوندن این قسمت ... طلسم بیست و هفتم زمستان 12 ژانویه 2013 شیوون حلقه دستانش دور تن جیهون که در بغلش نشسته بود تنگتر کرد و سرخم کرد بوسه ای به موهای جیهون زد با تبسم به جیهون نگاه میکرد؛ که جیهون با انگشت روی شیشه ماشین میکشید برای پدرش حرف میزد : اونژا...اونژا...جوجو دفت ...دیخت...
-
افسون نگاهت 10
دوشنبه 23 فروردین 1395 19:30
سلام دوستای گلم... با این قسمت این داستان زیبا اومدم ... بفرماید ادامه .... کیو با حوله ای که دورکمرش بسته بود از حموم بیرون اومد شیوون از دیدن بدن سفید وبی نقص کیو اب دهنش وقورت داد کلمات توی مغزش گم شدن چشماش تحت فرمانش نبودن... کیو نگاهش و ازقاب عکس توی دست شیوون به چشمای خوشرنگش که مبهوت بدنش وبرانداز میکردن رسید...
-
تنها گل زندگیم 28
یکشنبه 22 فروردین 1395 19:30
سلام دوستای گلم.... اینم از این قسمت .... گل بیست و هشتم (( عشق بازی)) کانگین با تمام شدن جشن تولد شیوون را بغل کرد به اتاق خودشان برد .شیوون هم از شگفتی دیدن اتاقشان که بسیار زیبا تزیین شده بود چون باغ گلها همه جایش گل چیده شده بود بخصوص تختشان که با گلهای رز سرخ پوشانده شده بود برای لحظه ای شوکه شد .کانگین با بوسه...
-
از جایی که امید رشد کرد - (رمز مثل قبل با عدد این پارت)14
شنبه 21 فروردین 1395 22:24
-
طلسم عشق 26
شنبه 21 فروردین 1395 19:30
سلام دوستای گلم... بفرماید ادامه برای خوندن این قسمت .... طلسم بیست و ششم زمستان 11 ژانویه 2013 کیو داخل حمام ایستاده بود از لای درشیشه نیمه باز که به اندازه یک وجب هم نمیشد باز بود ولی داخلش را میشد دید به شیوون و جیهون که داخل وان نشسته بودنند نگاه میکرد، چشمانش خیره به صحنه شهوت انگیز جلویش یعنی شیوون بود ، شیوون...
-
معجزه عشق 45
جمعه 20 فروردین 1395 19:30
سلام دوستای گلم.... راستش یه مطلبی رو میخوام بگم.... بهم گفته شد داستان های که مینویسم مسبب گناه میشم...با خوندن داستانهای من ( هر چند مال من خیلی ا//ن//س//ی دار نیست ..مال اونا که هست چه شود شایدم مال من هم مثل اوناست ) صحنه های ا//نس//ی دارش باعث میشه بعضی ها خ/و/د/ا/ر/ض/ا/یی کنند که این یعنی گناه کبیره پای من نوشته...
-
از جایی که امید رشد کرد - 12 و 13 رمز این پارت whg (بدون عدد)
پنجشنبه 19 فروردین 1395 21:00
-
حقایقی از شیوون 17
پنجشنبه 19 فروردین 1395 19:40
این قسمت خیلی کوتاست ...شاید هم اینا رو شنیده باشید...شاید هم براتون جدید باشه... برید ادامه تا ببیند چه خبره ... همه چیز از چویی شیوون ++ این قسمت با دوتا خاطره اومدم ...نمیدونم خونیدید یا نه؟... شادیم خونده باشید... به هر حال من میزارمش.... ++ کیوهیون و دونگهه برای دیدن شیوون به خونه اس رفته بودن. شیوون خدمتکار...
-
من که فراموشش نکردم 19
پنجشنبه 19 فروردین 1395 19:30
سلام دوستای گلم... خوب از این داستان هم چند قسمت دیگه باقی نمونده ..یعنی دیگه داره میرسه به اخراش... هنوز ننوشتما ولی دیگه خوب ماجراهاش داره تموم میشه.... خوب بفرماید ادامه برای خوندن این قسمت ... پارت نوزدهم عطر شکوفه های درختان و گلهای تازه شکوفته باغ در فضا پیچیده بود .باغ عمارت چویی زیر الاچیق وسط باغ مهمان داشت....
-
از جایی که امید رشد کرد - 10 و 11 رمز این پارت whg (بدون عدد)
چهارشنبه 18 فروردین 1395 21:00
-
طلسم عشق 25
چهارشنبه 18 فروردین 1395 19:30
سلام دوستای گلم... یه چیز بگم... هر کی دوست داره بهم بگه اجی ...خبو چیه من از همتون به نظرم بزرگترم میخوام باهاتون صمیمی باشم خوب بهم بگید اجی...یعنی هر کی دوست داره بگه... بفرماید ادامه برای خوندن این قسمت .. طلسم بیست و پنجم هیوک ودونگهه و لیتوک و کانگین با وحشت به شیوون که دست جیهون را نگه داشته بود از پله ها پایین...