ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 |
سلام دوستای عزیزم...
همانطور که گفتم با داستان جدید اومدم.... البته این داستان رو یکی از دوستانم نوشته...قبلا تو یه وب دیگه اپ شده.... چند سال قبل....من تغیرش دادم...یعنی اخر داستان رو تغییر دادم....نمیدونم کسی اینو خونده یا نه... اگه هم خونده باشید من اخرشو تغییر دادم...یعنی تا قسمت نوزده این داستان رو دوستم نوشته و تو نوزده قسمت تموم میشد ولی من ادامه اش دادم ...چند قسمت بهش اضافه کردم...روزهای اپش هم که همین شنبه هاست...و همین دیگه ....امشب هم مقدمه رو گذاشتم... امیدوارم مثل همیشه همراهمون باشید....
بفرماید ادامه برای خوندن مقدمه....
فراموشم نکن
مقدمه
چویی شیوون ...ناشر
چو کیوهیون ..صاحب شرکت ..نویسنده
لی دونگهه ...دوست و همکار کیوهیون
شیندونگ ...محافظ کیو
یوری .. دخترعمو کیوهیون
لی هیوک ...دکتر
لی مین هو ....پلیس و دوست شیوون
بازی های روزگار سخت و ازار دهنده ... انسان هم مجبور به مبارزه یا تحمل ان است.... کاش انقدر محکم باشیم که بتوانیم تحمل کنیم سختی ها را... انقدر محکم باشیم که بازی ها روزگاررا با لبخند جواب دهیم...کاش ....................
خب از این مقدمه نمیشه چیزی گفت و چقد خوب که شنبه ها هم داستان اپ میشه
ممنون از نویسندگان عزیز
اره ...نمیشه... بله براتون میزارم


خواهش میکنم عزیزجونی