SJ & B.A.P & EXO

SJ & B.A.P & EXO

به سلامتی سرنوشت ؛که نمی‌شه اونو از "سر" نوشت.
SJ & B.A.P & EXO

SJ & B.A.P & EXO

به سلامتی سرنوشت ؛که نمی‌شه اونو از "سر" نوشت.

حقایقی از شیوون 13


 


این هم از حقایق امشب....

 بفرماید ادامه....

 

همه چیز درباره چویی شیوون

++ مارس  2013

مجله الی با شیوون مصاحبه ای کرده که اینم متنش ...

++ اگه هنرمند نمی شدی چی کار میکردی ؟...

شیوون: همیشه در این مورد با پدرو مادرم صحبت میکنم... فکر میکم دانشجوی خارج کشور ... یا به احتمال زیادی کارمند معمولی توی شرکت مثل بقیه دوستام میشدم....

++ اگه به عقب برگردیم هنوزم همین مسیر رو انتخاب میکنی؟...

شیوون: به نظرم این یه ریسکه...هر چیزی توی زندگی میتونه ریسک باشه... اینکه چیز جدید رو امتحان کنی یه تصویر جدید روی صحنه رو امتحان کنی...یه اهنگ یا یه ژانر متفاوت بخونی...اینا همش ریسک و ماجراجوییه...هیچوقت نمیدونی که قدم بعدیت چی میتونه باشه.... حتی این مصاحبه که من دارم با رسانه های هنگ کنگ میکنم چیزیه که هیچوقت انتظارشو نداشتم...

++ اگه هر روز ریسک و پراز مخاطره ست...زندگی برات خیلی سخت نیست؟..

شیوون: از اونجایی که من ادم ماجراجوییم و دوست دارم چیزای جدید رو امتحان کنم... این روند رو دوست دارم...به ندرت درموردش نگران میشم... وقتی شما چیز جدیدی رو امتحان میکنید ممکنه شکست بخورید...اما درعین حال ممکنه چیزای زیادی ازش یاد بگیرین... اینجوری میتونید رفتار و عملکردتونو بر این اساس تنظیم کنید... مثل وقتی که میخواید کشتی رو به دریا بندازین باید منتظر طوفان هم باشید...

++ به نظر میرسه به عنوان یه شخص معروف دریا نوردی ارومی داری ...تا حالا به طوفان برخورد کردی؟...

شیوون : هر کسی اشتباه میکنه...چیزی که منو ناراحت میکنه اینه که با اشتباهم برای اعضای خانواده یا همکارانم مشکل درست کنم... اما وقتی به مشکل برمیخورم با نگرش مثبت روبه رو میشم...ممکنه باورتون نشه ...ولی من کتابهای درمورد "زندگی ونحوه غلبه بر مشکلات زندگی "میخونم... از اونا تفکرای جدید یاد گرفتم....

++ چیز دیگه ای هست که دلت بخواد امتحان کنی به چالش کشیده بشی؟...

شیوون : دلم میخواد نقشهای متفاوت رو امتحان کنم...همینکه یه نقش متفاوت باشه ...چیزی که کسی نتونه فکرشو بکنه...میخوام امتحانش کنم... حتی اگه از یه کمپانی تهیه کنندگی کوچیک باشه.... من دلم میخواد آل پاچینو کره باشم... یه نقش خاص  یا با چهره  محدود نشم...

*******************************************************

خاطره

اتفاق انطور که شیوون تعریف میکنه  که مال قبل از ریلیز البوم اول سوجو اتفاق افتاده :

++ وقتی گریم اعضا برای موزیک ویدئو تموم میشه دونگهه میاد به شیوون میگه خیلی هندسامی ...شیوون که اینو میشنوه سرخ میشه ...با من و من کردن میگه : ممنون...تو هم رنگ موهات عالی شده.... دونگهه هم اینجا هول میشه تشکر میکنه....

 حالا شیندونگ که اونجا نشسته بود داشت تعریف میکرد که : من دیدم این دوتا تعارف تیکه پاره میکنن ...سرخ و سفید میشن ...واقعا صحنه خنده داری بود ...

لیتوکم گفت: این برای شیوون طبیعه ...چون اصولا دلش غنج  میره برای تعریف کردن ازش  ...اما عکس العمل دونگهه خنده دار بود ...

دونگهه خودش گفت: من دیدم شیوون سرخ شده ...دستپاچه شدم یه لحظه خجالت کشیدم... بخصوص اینکه کانگین داشت سوت میکشید ....

 

.......

شیوون تو یه خونواده سخت گیر به دنیا اومده... خیلی از پدرش میترسیده ( الان پدرش بهترین دوستشه) ... بین تعطیلات دبیرستانی بدون اجازه پدر و مادرش رفت تا تو یه پمپ بنزین کار کنه...در روز چهارم اون به هر کسی که میخواست بنزین بزنه میگفت: لطفا پنجرتونو بدید پایین....اتفاقا یکی از اونایی که درحال خدمت کردن بهش بود پدرش از اب در میاد... روز بعد به کارش خاتمه میده.....

.......

19 فوریه 2012

این  خاطره رو هیچل تو برنامه رادیوی که وقتی سربازی بوده میرفته گفته :

یه وقت هیچل و شیوون و دونگهه و کانگین و یسونگ و مامان و بابا شیوون رفته بودن بیرون...( یعنی گردش).... هیچل میگه : نمیدونم چرا ولی حس میکنم شیوون در اینده میره به سمت سیاست.... برای همینم اونجا  وقتی همه دور هم نشسته بودیم ازش پرسیدم که میخواد در اینده چیکار کنه؟... بعد خودش به شیوون امون نمیده میگه:  اگه خواستی کاندیدا ریاست جمهوری  بشی کاندیدای شماره سه شو.... شیوون مپرسه : چرا سه ؟... هیچل هم میگه به خاطر همین حالت 3 انگشتی دستت که میگیری... ( شیوون معمولا تو سولوهای که میخوند ...قبلا بیشتر بود... اخرش دستشو که میاورد بالا سه انگشتشو فقط میاورد بالا ..بقیه دستش مشت بود ...منظور هیچل همونه)....

بعد شیوون میگه : اگه من کاندیدا چیزی بشم تو بهم رای میدی؟؟... هیچل میگه : نه...رای نمیدم.... منم کاندیدا میشم...


نظرات 6 + ارسال نظر
Sheyda جمعه 21 اسفند 1394 ساعت 23:48

سرخ و سفید شدن شیهه خیلی باحال بود
مرسی عزیزم

خوشحالم خوشت اومد....
خواهش عزیزدلم

wallar جمعه 21 اسفند 1394 ساعت 00:52

چه باحال این خاطره هرو نشنیده بودم ,ولی از اون تعارف تیکه پاره کردن دونگهه و شیون بیشترخوشم اومد اخییییی چرا تینقدر از باباش میترسید ,بابای به این خوبی
مرسیییی اجی قشنگ بود خسته نباشیییییی اینبار کم بود هااااا

خوشحالم که برات تازه گی داشته
خواهش عزیزدلم ممنون که میخونیش

sonia جمعه 21 اسفند 1394 ساعت 00:27

خیلی قشنگ بود مخصوصا خاطره هیچول

ممنون

ghazal پنج‌شنبه 20 اسفند 1394 ساعت 23:47

شیوون رئیس جمهوووور؟؟؟؟؟!!!!!!من ملدم
اصولا اگه هرکدوم از اعضای سوجو مسئول چیزی شدن باید باهاش خداحافظی کردالبته فک کنم شیوون بیشتر از همه به واژه نرمال نزدیک باشه

اره رئیس جمهور...
اره شیوون از بقیه نرمالتره...

maryam پنج‌شنبه 20 اسفند 1394 ساعت 21:51

تونستن که نمیتونم ولی به زور میرم

افرین تو میتونی... راه ندادن از هوا از زمین از دریا هر طور تونستی برو

maryam پنج‌شنبه 20 اسفند 1394 ساعت 20:26

هههههه هیچل دویلفکر کن شیوون رییس جمهورشه من خودم شخصا میرم تو اون کشور زندگی میکنم

اره هیچل هم دویله....خوشبحالت که میتونی بری به اون کشور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد