SJ & B.A.P & EXO

SJ & B.A.P & EXO

به سلامتی سرنوشت ؛که نمی‌شه اونو از "سر" نوشت.
SJ & B.A.P & EXO

SJ & B.A.P & EXO

به سلامتی سرنوشت ؛که نمی‌شه اونو از "سر" نوشت.

Shadow _ Last Part


سلام به دوستای عزیزم و قطره های اقیانوس آبی سفیری

خب همونطور که دارید میبینید این فیک تموم شد


اول خواستم یه تشکر بکنم از دوستای خوبی که پیدا کردم و چه اونایی که داستان رو و خوندن و کامنت گذاشتن چه اونایی که کامنت نزاشتن از همتون یه دنیا ممنونم
Heart Smile

این فیک اولین کار من بود و خیلی خودم دوستش داشتم

الان که دارم اینو مینویسم دوستم که گیمره باهام قهره


امیدوارم از پارت اخر خوشتون بیاد ونظرتونو راجع به کل داستان برام بگید بگید کجاش خوب بود کجاش بد بود خلاصه یه چیزی بگید که بدونم نقاط ضعف و قوت کارم چیه

یه چیز دیگه :

بچه ها من یه داستان جدید رو قراره بنویسم از کاپل های فرعی

بهم بگید بین کاپل های : کیوتوک ــ شیهائه ــ کیوهائه ــ شیهیوک ــ توکچول ــ شیمین  کدوم رو بیشتر دوست دارید که ازش استفاده کنم تو فیک جدیدم؟

همین دیگه حالا برید پارت آخر شادو رو هم بخونید نظر هم یادتون نره
Gemini



نظرات 19 + ارسال نظر
زهرا س دوشنبه 16 شهریور 1394 ساعت 23:26

من توکچول دوست دارم

زهرا س دوشنبه 16 شهریور 1394 ساعت 23:25

اخی چه ناراحت کننده بود!

fafa سه‌شنبه 10 شهریور 1394 ساعت 12:08 http://sjlikethis.blogsky.com

سیلوم..
من این فیک رو نخوندم هنوز و همینجوری تو وب سرگردون بودم که تیتر رو دیدم....
لفطاااااااا کیوهه بنویسسسسسس...لفطاااااا"

سلام......
اوکی امیدوارم اگه خوندیش خوشت بیلد
اوووف چقد درخواست کیوهه زیاد شد....حتماازش مینویسم

zh شنبه 7 شهریور 1394 ساعت 22:51

مرسی خیلی غیرمنتظره تموم شد لطفا کیوهه این دوتا کنار هم خیلی باحال می شن

خواهش میکنم عزیزم
این دوتا که زوج فاجعه ان
حتما میزارم

aida شنبه 7 شهریور 1394 ساعت 16:43

Hiiiiiiiiiii man oomadam
Ficeto khundam ghashang bud
Be onvane avalin ficet fogholade bud
Ye khaheshi daram
Mishe hamishe happy end benevisi??akhe miduni chie ,,,,, ma ba sj nafas mikeshim ba fic aramesh peida mikonim age fic happy end nabaahe mishkanim
Man sare in fic chan saaaat gerye kardam..ghalbam arum nemishod
Mersiiii kheili dusesh daram
Mersi

سلام عزیزم
ممنون مرسی ک خوندیش
باشه عزیزم حتما هپی اند مینویسم این داستان سالهاپیش توذهنم بود و نتونستم تغییرش بدم ولی دراینده حتما هپی اند خواهدبود
اخی عزیزم ببخش اگه ناراحتت کردم خودم وقتی پارت اخررو نوشتم و کاورشو درست کردم بخدا بااینکه گیمرنیستم کلی گریه کردم
خواهش میکنم مرسی ک خوندیش

Soly. پنج‌شنبه 5 شهریور 1394 ساعت 21:25

کیوهه بنویس لطفا

چشم عزیزم

mitra پنج‌شنبه 5 شهریور 1394 ساعت 15:45

وااااااااای آخرش خیلی غم انگیز بود ...
بازم وونکیو بنویس

بله ببخشید ....

چشم عزیزم

fatemechoi چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 12:08

سلام نانا جونم
خوب این فیک زیباهم تموم شد
راستیتش نمیدونم راجع به پارت اخر چی بگم مرگ کیو قلبموبه درد اورد هم برای کیو دلم سوخت هم برای شیوون عزیزم که حالا باید عم سنگینی رو تحمل کنه از اون بدتر اینکه لیتوک هم تنهاش گذاشت
خوب نمیتونم بگم که اخرش بد بود چون این ایده ای بود که تو به عنوان نویسنده این داستان در نظر گرفتی ومن اعتقاد دارم که حتما نباید همه ی داستانه با پایانی شاد تموم بشه گاهی اوفات یه پایان غم انگیز داستان رو زیباتر میکنه
هر نویسنده ای برای خودش سبک وایده ای داره که از نظر من قابل احترامه ونمیشه به هیچ نویسنده ای ایراد گرفت خوب اگه من از سبک نویسنده ای جوشم نمیاد میتونم داستان اونو نخونم لزومی نداره برای بالا بردن یکی به بقیه ی نویسنده ها ایراد بگیرم نمیخوام عزیزم تو رو ناراجت کنم خودتم میدونی که از اول این داستان که شروع به گذاشتنش کردی من یکی از خواننده های همیشگیت بودم وبرات کامنت میذاشتم روی من با کسایی که میان وفقط برای پارت اخر نظر میذارنواط داستانت طوری تعریف میکنن که نویسنده ای دیگه رو تحقیر میکنن
خانومی من قلمت رو دوست دارم وبراش احترام قائلم وامیدوارم ازت داستانهای بیشتری بخونم
خواهش میکنم از حرفای من ناراحت نشو باور کن روی صحبتم تونبودی همیشه برام عزیزی وعزیز میمونی
من چون یه شیوونیستم همه ی زوجای شیوون رو دوست دارم
مخصوصا شیهائه و شیهیوک
بازم یه دنیا ممنون برای این فیک قشنگت

سلام عزیزدلم
اره بالاخره
شاید پایانش زیاد خوب نشد ولی من بخاطر متفاوت بودنش اینجور پایانش دادم
اره عزیزم حرفت درسته کاملا منظورتو میفهمم
نه بابا این چه حرفیه تو که عزیزدل منی چرا باید از این حرفت که خیلیم درست و قشنگه ناراحت بشم اخه فداتشم
بله منم یه شیوونیستم و همه زوجاشو دوس دارم
افرین منم شیهائه خیلی میدوستم ایده ای ک تو ذهنم بود هم از همین زوج بودش
شیهیوک که نفسه اووووف
خواهش میکنم فاطمه جون منم یه دنیا بابت کامنتای قشنگت و حضور گرمت ازت ممنونم خیلی خیلی دوستت دارم عشقم

حنانه چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 00:22

عزیز دلم خیلی خوشحالم که برای وبمون زحمت کشیدی فیک نوشتی


خوشحالم برات که بچه ها خیلی از فیکت خوششون اومده ..انشالله بازم برامون فیک مینویسید ...بچه ها زا فیک تو خوششون اومد نظراتو میخوندم ...فکر کنم تو باید اینجا فیک بذاری من دیگه برم پی کار خودم خخخخخخ هاهاهاهاها
افرین....
راستش میخواستم یه سری چیزها بهت بگم ولی تو اصلا به گوشیش جواب نمیدی یا اصلا گوشیت در دسترس نیست ...منم کلا موندم تو امپاس ...امیدوارم بتونم باهات حرف بزنم...

سلام گلم خیلی خیلی ممنونم از لطفت
نه بابا این چه حرفیه راستش من این موضوع سالها پیش تو ذهنم بود‌ و الان تونستم بنویسمش وگرنه من اصلا استعدادی ندارم نسبت به تو خیلی خیلی سطحم پایینه
موبایلم خاموشه چون شکست بابام دیگه برام نخرید واسه همین خاموشه ... رمزارم با گوشیای فک و فامیل برا بچه ها فرستادم اگه حرفی هست به ایمیلم میفرستی؟؟ اینه ادرسش:tarawk59@gmail.com

²z سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 22:09

این داستان واقعا خیلی قلمش قوی بود
راستش فکر میکردم اینم مثل بقیه ی داستانها اخرش به خوبی و خوشی تموم بشه ولی اخرش سورپرایزم کرد
اصلااااا فکرشم نمیکردم کیو بمیره و لیتوک بره
خیلی خیلی جا خوردم و خب این نقطه ی قوته
این خیلی عالیه که اخرداستان دور از ذهن باشه
داستان شما خیلی با بقیه تفاوت داشت
یکیش اینکه شما از زبان محاوره ای استفاده نکردید که عالیه
یکی اینکه زیاد شاخ و برگ بی معنی به داستان ندادید
یکی اینکه انسی نداشت فیکتون واین وااااقعا یه نقطه قوت عالیه اتقد الان همه فیکا انسی دارن ک ادم خوشش نمیاد بخونه
یکی اینکه هپی اندینگ بودن رو نقض کردید و با پرش به۵سال بعد ذهن خواننده رو تو اتفاقات مرگ کیو نگه داشتید
یکی اینکه تعداد پارتا رو خیلی زیاد نکردید که خواننده زده بشه
واقعا این فیک از همه لحاظ عالی بود و قلم فوق العاده ی شما رو نشون میداد حتما حتما کار نویسندگی رو ادامه بدید واقعا این کار خیلی عالی بود
خسته نباشید و ممنونم

ممنونم از کامنتت
اره فقط بخاطر هپی اند بودن همممممه ی فیکا من اینو سعی کردم متفاوت تموم کنم
اره من خودم زیاد از زبان محاوره ای خوشم نمیاد
من وافعا از انسی متنفرم
ممنونم از اینکه این نکته ها رو بهم گفتی
حتما از چیزایی که گفتی در اینده هم استفاده میکنن عزیزم

ریحانه سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 18:29

اخی چقد بد چرا بهم نرسیدن خیلی ناراحت شدم واسشون
بچم شیوون تو این 5 سال چی کشیده
خسته نباشی

دوستم بخاطر اینکه کیومرد باهام قهره بخدا
ولی انقد همه فیکا هپی اندینگ بودن که من بخاطر تغییر اینجوری تمومش کردم
ممنون عزیزم

aida سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 17:37

Plsssss
Kyuhae va sihyuk
Manam beram shuru konam az aval dastaneto bekhunam
Tnx honey

چشششششم
برو بخون امیدوارم خوشت بیاد

sogand سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 17:11

اوووومممم حالا که بهش فکر میکنم میبینم راست میگی ادما تصوراتشون فرق داره پس بهتره با تصوراته خودشون نتیجه گیری کننراستی من شیهه دوست دارم راستی چرا کیوچول نداریم اونم من دوست دارم

بله بله عزیزم توام درست میگی هانی
شیهه که عشقه راستش خودم ایده ام شیهه بودش
کیوچول؟؟ اووووف دوتادویل بیوفتن باهم کی جمعشون کنه؟؟

مریم سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 15:42

داستانت فوق العاده بود.باخوندن این داستان بدجور عاشق قلم نویسندگیت شدم.اگه میشه اززوج های کیوتوک وکیوهائه داستان بذار باتشکر.

واقعا ممنونم عزیزم خوشحالم کردی
کیوتوک رو خودمم خیلی دوس دارم
خواهش میکنم ممنون ازتو

Fatemeh سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 15:07

من از کیوهه خوشم میاد میشه از کیوهه بزاری ممنون عزیزم

باشه عزیزم سعی میکنم

mino سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 15:05

میشه لطفا از کیوهه بزارین ؟!!! ممنون

باشه ولی باید بقیه هم نظرشونو بگن

wallar سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 14:52

سلام عزیزم من تازه از طریق حنانه یا همون فهیمه جپن با وب اشنا شدم میشه رمز روابط پیچیده و سرنوشت بهم بدی 09217180213

فرستادم برات

sara83 سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 13:04

چقدر زود تموم شد
عالی بود داستان مرسی عزیزم خسته نباشی
من از زوج شیهائه - توکچول خوشم میاد کیو رو فقط با مینی دوست دارم و ریووک

ببخشید عزیزم
مرسی از کامنتای خوبی که بهم دادی این مدت
اوکی عزیزم باید ببینم نظربقیه چیه
ممنون گلم

sogand سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 13:04

وای خدا اصلا باورم نمیشهبنظرم پایانش خوب بود ولی یه ذره بعد اونم میگفتی بد نبود یهو پنج سال بعد شد خوب یه ذره بد بود نفهمیدیم جانگ چی شد شیوون تو این پنج سال کجا بود نامه متنش چی بود و ... ولی درکل به نظرم بهترین پایان بود مرسی زهرا

راستش از عمدادامه ندادم ... دوست داشتم ذهن خواننده‌رو اتفاقات اون لحظه بمونه و به تنهایی بعدشیوون بره تااون اتفاقات مرگ کیو تو ذهن بمونه .... خواهش میکنم عزیزم ممنونم بخاطر کامنتای خوبی که این مدت بهم دادی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد